در ادامه مطلب حکایت "دختری که از دیدن عذاب قبر مادرش پیر شد":
شب اول قبر به روایت شاهد زنده!!
شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب می داد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد که پیامبر من محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است. تا این که پرسیدند: امام تو کیست؟... ادامه روایت در لینک کوتاه قابل دسترسی است: http://yon.ir/dk8Wb
بازدید : 73
[ 1398/02/05 ] [ ]
[ نویسنده :
کتابخانه شهید شرافت شوشتر ] |
نظرات (0)
نظر بدهید